فروشگاه فایل 021

پاورپوینت,مقاله,پی دی اف,تحقیق,جزوه دانشگاهی,,نمونه سوال,دانلود رایگان

فروشگاه فایل 021

پاورپوینت,مقاله,پی دی اف,تحقیق,جزوه دانشگاهی,,نمونه سوال,دانلود رایگان

دانلود رایگان پاورپوینت داستان های کلیله و دمنه

پاورپوینت داستان های کلیله ودمنه داستان های کلیله ودمنه داستان های کلیله ودمنه برای بچه ها اسلاید کلیله و دمنه پاورپوینت برای بچه ها اسلاید کودکان پاورپینت داستانهای پند آمور
دسته بندی پاورپوینت
بازدید ها 1
فرمت فایل pptx
حجم فایل 5775 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 129
پاورپوینت داستان های کلیله و دمنه

فروشنده فایل

کد کاربری 19487
کاربر

پاورپوینت داستان های کلیله ودمنه برای کودکان

129 صفحه

فرمت pptx

شامل داستان های:

موش وگربه

دوگنجشک

پادشاه جنگل

الاغ که مغزندارد

میمون وفادار

داستان دوستی شیر و شغال

حکایت آموزنده تله موش

داستان شتر فراری و حیوانات جنگل

داستان دوستی حیوانات جنگل

زود قضاوت کردن

داستان خرگوش پیر و فیل‌ها

داستان مرد هیزم شکن

داستان مرغ خانگی و باز

همراه باتصاویر

قسمتی از متن :

داستان موش وگربه:در دل جنگل در زیر درختی زیبا ، موشی تنها لانه داشت . موش هر روز صبح با طلوع خورشید بیدار می شد و در پی جمع آوری غذا بود ، تا شب فرا می رسید و به لانه می رفت ، می خورد و استراحت می کرد . کمی آن طرف تر از درخت و سوراخ موش ، گربه ای زندگی می کرد . گربه ای چاق و پشمالو که مثل موش تنها بود.

یک روز صبح که موش طبق معمول برای کار روزانه از لانه بیرون آمد ، چیز عجیبی دید . گربه در دام صیادی گیر افتاده بود . حالا دیگر او می توانست با خیال راحت و بدون ترس و اضطراب از لانه اش بیرون بیاید . چند قدم از لانه اش دور شد و به گربه گرفتار در دام ، نگاهی کرد . ناگهان یادش آمد که در لانه اش را نبسته است . برگشت که آن را ببندد ، اما چشمش به راسویی افتاد که دورتر از درخت در کمین او نشسته بود . سر جایش میخ کوب شد و جلوتر نرفت . به بالای درخت نگاهی انداخت . دید جغد بزرگی روی شاخه درخت ، منتظر فرصتی است تا او را شکار کند.

ترسش بیشتر شد . از هر طرف در خطر بود . نه می توانست به لانه اش برگردد و نه جلوتر برود . ناامیدانه گفت : ” از همه طرف ، خطر مرا تهدید می کند . باید عقلم را به کار بیندازم و فکر اساسی بکنم . در این وضعیت ، بهترین و عاقلانه ترین راه این است که با گربه از در آشتی در آیم . هرچه باشد او در دام است و خطرش برای من کمتر است . از طرفی تنها کسی که می تواند به او کمک کند ، من هستم . شاید نیاز ما به یکدیگر ، موجب نجات مان شود . ” موش در فرصتی مناسب به سمت گربه دوید و نزدیک او ایستاد . نفسی تازه کرد و گفت : ” سلام همسایه عزیز ! چه اتفاقی افتاده ؟ گربه از پشت تور نگاهی به او کرد و گفت:

و..

برچسب ها:

پاورپوینت داستان های کلیله ودمنه , داستان های کلیله ودمنه, داستان های کلیله ودمنه برای بچه ها


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.