دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
دختران فراری
آشنایی با پدیده دختران فراری
دختران فراری به دخترانی گفته میشود که به دلایل مختلفی از خانه فرار میکنند و به جامعه و محیط هایی چون خیابان، پارک، باندها و ... روی می آورند. گفتنی است در آمریکا و کشورهای اروپایی دخترانی که به هر دلیلی از خانههای خود فرار میکنند، به طور اتوماتیک تحت حمایت بنیادهای حمایتی دولتی و نیکوکاری در می آیند و به مکان هایی امن زیر نظر روانکاوان متخصصان حمایت از زنان منتقل میشوند. اما در ایران به خاطر جرم بودن اصل قضیه دخترانی که جایی برای پناه بردن ندارند اکثراً به غریبه ها متوسل میشوند که در اکثر این موارد، مورد تجاوزات پی در پی قرار میگیرند و نهایتاً جذب باندهای فساد میشوند و با این شرایط در صورت دستگیری این دختران در بعضی موارد به زندان افتاده و در مواردی توسط مقامات قضایی به خانوادههایی که فراری شده اند، بازگردانده میشوند. در کشوری مثل ایران که درصد جرایم ارتکابی توسط دختران کمتر از پسران است این کم بودن را باید ناشی از این بدانیم که زنانی که تمایل به طغیان و انجام اعمال ضداجتماعی دارند، این میل را با فحشا تسکین می دهند و نیازی به ارتکاب جرایم دیگر ندارند. ضمناً زنان در مقابل فشارهای روحی اکثراً یا دست به خودکشی می زنند یا از محیط فرار می کنند (ریحانی، 1388).
2-3- شرایط عمومی دختران فراری
2-3-1- از نظر فردی: اکثر دختران فراری اختلال منش دارند، افرادی ضعیف الاراده، حساس و زودرنجند، عقب ماندگی درسی دارند، برای امور غیردرسی ارزش بیشتری قائل اند، برخی از آنها عقب ماندگی ذهنی دارند، شخصیتی تلقین پذیر داشته و یا به انحرافات و اختلالات و بیماری های روانی از جمله صرع، اسکیزوفرنی پارانویا مبتلا هستند و به علت عدم تکوین شخصیت، ثبات اجتماعی ندارند. اگر چه افراد باهوش هم در بین آنها اندک نیست و حتی بینشان نوابغ هم دیده می شود. برخی از اینان که البته بیشترشان نوجوانند دچار رنج عصبی هستند، بی خوابی دارند، احساس گناه آنان را آزار می دهد، دسته ای از این اطفال و نوجوانان از لحاظ وضع جسمی و روانی سالم هستند. ممکن است تحت تأثیر محیط خانوادگی و محیط تحصیلی برای تفریح و خوش گذرانی و یا تقلید از فیلم ها و ماجراجویی اقدام به فرار کنند.
2-3-2- از نظر خانوادگی: به علت نفاق، ناسازگاری، اعتیاد پدر و مادر، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، کمبود محبت، از هم گسیختگی خانواده «طلاق، جدایی، فوت» و عدم مراقبت و بی توجهی والدین و سرپرستان نسبت به امور تحصیلی به ویژه در خانواده های پرجمعیت، ترس از تنبیه در صورت عدم موفقیت در تحصیل، اقدام به فرار از منزل و ترک تحصیل می کنند. اطفال نازپرورده که دائم تحت مراقبت، نظارت شدید قرار دارند برای کسب آزادی و استقلال از خانه فرار می کنند.
2-3-3- از نظر اجتماعی: اغلب در منطقه و محیطی زندگی کرده اند که مناسب برای داشتن حیات شرافتمندانه نبوده است. در محیط اجتماعیشان رفتار ضد اجتماعی، آلودگی، اعتیاد وجود داشته است. با تیپ بی بندوبار و پرخاشگر مواجه بوده اند. بدآموزی در زندگیشان بسیار بوده است، مشکل اخلاقی داشته اند. منطقه زندگیشان منطقه شکست، خواری ها، سرافکندگی ها بوده و این خود زمینه را برای محدود ساختن فرد و حوزه معاشرتی او فراهم کرده است.
کاتر[1] (2008) در مقاله ای تحت عنوان «شناخت فرار نوجوانان و پیشگیری آن» علل فرار از منزل را به شرح زیر می داند:
1) اجتناب از عواقب و نتایج ناخوشایند رفتار یا اعمالی که فرد انتظار دارد، در آینده با آن مواجه شود. مثل تهدید به تنبیه و یا تنبیه والدین در مقابل شکست تحصیلی فرزند.
2) فرار از دام مواجهه با تجربه های مستمر و پیشرونده نامطلوب سخت در زندگی مثل آزار جسمی و جنسی در منزل.
3) پیشگیری از ترک فعالیت ها، ارتباطات یا دوستی هایی که برای فرد مهم و با ارزش به نظر می رسند مثل جلوگیری والدین از معاشرت نوجوانان با دوستانش بدون جایگزینی و با تحکم.
4) به منظور بودن با افرادی که به رغم ایشان حمایتگر، مشوق و فعال هستند، مثل زندگی با همسالان.
5) برای بودن با افراد یا مکان هایی که آنها را از مشکلات دیگر زندگیشان دور می سازد.
6) تغییر یا توقف آنچه که در حال انجام است یا قرار است انجام گیرد مثل ازدواج نامناسب توأم با تهدید والدین. همچنین مشکلاتی که خطر بروز فرار کودکان و نوجوانان را افزایش می دهد عبارتند از:
1) کودک آزاری یا غفلت نسبت به کودک.
2) استفاده از الکل یا مواد مخدر.
3) طلاق یا جدایی که مواجهه با آن بدرستی انجام نشده است.
4) رفتار متضاد والدین که با تخیلات نامناسب نوجوان ترکیب شده باشد.
5) آمیزش با یک گروه همسالان ضد اجتماع
6) مرگ یکی از اعضای خانواده که مواجهه با آن به درستی انجام نشده باشد (استین و همکاران[2]، 2011).
2-4- اقسام فرار
پژوهشگران انواع گوناگونی از این پدیده را مشخص کرده اند. گل پور (1386) در کتاب خود از پژوهشی انجام گرفته در بلژیک خبر می دهد که برای 600 فراری سه نوع فرار را در نظر گرفته است:
1- فرار عکس العملی: نشانگر اختلال و چگونگی ارتباط بین جوان و محیط است، در این حالت از فرار به عنوان روشی برای پیدا کردن و هشدار دادن استفاده می شود. به عنوان مثال وقتی نوجوان در خانواده به فراموشی سپرده می شود و والدین غرق در فعالیت های روزمره خود هستند دست به این اقدام می زند تا مورد توجه قرار گیرد.
2- فرار برای راحت زندگی کردن: گاهی جوانان و نوجوانان چون خانواده را مانع انجام برخی فعالیت های خود می دانند و می خواهند، آنگونه که دوست دارند زندگی کنند و به قول خودشان خوش باشند، از خانه فرار می کنند تا به گونه ای دیگر آزادتر زندگی کنند.
3- فرار به خاطر آینده سازی: در این حالت جوان یا نوجوان به دنبال شکل گیری زندگی و ساختن زندگی به گونه ای است که خود می خواهد، در این وضعیت مشکلات بزهکاری به ندرت دیده می شود.
همچنین جعفری در مقاله خود که با عنوان «فرار دختران از خانه» منتشر شده است، با اشاره به بررسی انجام گرفته توسط مرکز امور مشارکت زنان در خصوص «فرار از منزل» دو نوع فرار کوتاه و بلند مدت را مطرح می کند؛ در فرار کوتاه مدت: افراد بعد از مدتی به لحاظ پشیمانی از رسیدن به آرزوها و اهداف خود و یا مهیا نشدن شرایط و امکانات مود نیاز نزد خانواده بر می گردند ولی در فرار دراز مدت؛ که معمولاً در نتیجه درگیری های شدید و تنفر بیش از اندازه از خانواده به وقوع پیوسته، امکان بازگشت فرد فراری بسیار کم است (حیدری و همکاران، 1386).
2-5- علل فرار
2-5-1- فقدان یکی یا هر دو والدین: فقدان والدین هم برای فرد و هم برای اجتماع عواقب وخیمی را به دنبال دارد. اکثر محققین آن را یکی از مهمترین علل ولگردی، عقب ماندگی درسی تمایل به بزهکاری ذکر کرده اند. یکی از روانشناسان آلمانی در تحقیقی نشان داد که 40 درصد کودکانی که در مدرسه مردود شده اند اطفال محروم از پدر و 30 درصد بی مادر بوده اند. تحقیق دیگری در آلمان نشان می دهد که از میان 2704 تبهکار نوجوان بیش از 43 درصد از داشتن یکی از والدین محروم بوده اند. تحقیقات انجام شده در آمریکا نیز این موضوع را مورد تأیید قرار داده است. در تحقیقی که در مورد دخترانی که در دارالتأدیب نگهداری می شوند انجام شده نشان داده است که 70 درصد آنان از یک طرف یا دو طرف یعنی هم از مادر و هم از پدر محروم بوده اند.
[1] -Kutter
[2]- Stein & et al
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 63 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
جهت گیری مذهبی
مفهوم و نظریه های مذهب
ریشه و بنیاد کلمۀ «دین» در فارسی، آریایی است. سامی ها این کلمه را با واژه های «دنو» و «دنیو» (به معنی قانون- حق- قضا و حکم) بکار می برند. عبری ها و آرامی ها نیز واژه دین و دنیا را به مفهوم فوق به کار می برند. در عربی نیز به معنای آیین و شریعت بکار می رود و عبارت از یک وضع و تأسیس الهی است که مردم عاقل را به رستگاری هدایت می کند و شامل عمل و حقیقت هر دو است. در زبان های مشتق از لاتین، مفهوم دین مشتق از مصدر لاتینی ولی گاره است که به معنای به یکدیگر پیوستنی و پیوند مجدد خود با خدا می باشد. در فرهنگ دهخدا، دین معادل کیش، طریقت و مقابل کفر آورده شده است. همچنین در فرهنگ آکسفورد چند تعبیر برای دین ذکر شده است از جمله:
1- اعتقاد به وجود خدا یا خدایانی که بر عالم تسلط دارند و طبیعت روحانی را به انسان عنایت می کنند که بعد از مرگ جسمانی در وجودش جریان دارد.
2- بخشی از نظام اعتقادی و عبادی که بر اساس ایمان فرد استوار است مانند مسلمان، مسیحی، زرتشتی، بودایی و ...
3- کنترل کننده نفوذ در زندگی شخصی (سامانی و لطیفیان، 1387).
2-20-1- مذهب از نظر جامعه شناسان: دین عبارت است از مجموعه ای از عقاید موروثی و مورد قبول در مورد روابط انسان با مبدأ وجود (مانند مفاهیمی چون؛ روح، خدا، زندگی، مرگ، دنیای پس از مرگ، بهشت و دوزخ) می باشد.
2-20-2- مذهب از نظر روانشناسان: با پذیرفتن این که مذهب یک موضوع مهم در زندگی افراد است، می توان گفت که واژه ها، نفوذ باورها، تلاش ها، رفتارها و ویژگی های ارزش درونی افراد مذهبی در حوزه زندگی آنها باید جزئی از تحلیل روان شناختی باشد. به گفتۀ گورساچ[1] (1998) آگاهی دربارۀ مذهب به اندازۀ سایر ضمایم پایگاه اطلاعاتی روان شناختی، ارزشمند است. و نیازی نیست که اهمیت مذهبی در زندگی افراد نشان داده شود. روانشناسی یک عدم است و هر موضوعی را که در محدودۀ کلی آن قرار دارد می توان بطور منطقی مورد بررسی قرار داد.
مفهوم مذهب سال ها موضوع مورد علاقۀ روانشناسان بوده است. روانشناسان مشهوری از قبیل؛ فروید، یانگ، آبراهام مازلو، آلپورت در تلاش برای درک ارتباط مذهب با شخصیت و سلامت روان، نظریاتی را در رابطه با مذهب مطرح نموده اند که در زیر به برخی از این نظریات اشاره می شود.
2-20-3- نظریه روان تحلیل گری[2]
زیگموند فروید برای مذهب اساس متعددی را (از قبیل روان آزردگی جمعی، خطای ادراکی[3]، توهم[4]، روان آزردگی-وسواسی جهانی بشریت[5]) بکار برده است. وی در کتاب «آینده یک توهم» مسئله دین را مورد بررسی قرار داد و ضمن تمایز بین مذهب و اخلاق متعهد است، حتی اگر انسان به خدا اعتقاد نداشته باشد، می توان خوب و بد را بشناسد. طبق نظریه فروید، چون انسان ها برای مهار طبیعت و نظم بخشیدن به ارتباطات بشری به تمدن وابسته بوده اند بهای گزافی را برای دستیابی به تمدن پرداخته اند. وی که روان آزردگی را به عنوان بهایی برای دستیابی به تمدن ارزیابی نموده معتقد است برای مقابله با روان آزردگی ها مذهب شکل گرفته است. همچنین فروید مطرح می کند که انسان ها، در گذشته در مقابل نیروهای طبیعت بی دفاع بودند و نیاز به چیزهایی (همانند مذهب) برای محافظت خود داشتند. بنابراین او نتیجه گرفت که مذهب از ناتوانی انسان نشأت گرفته است. در نتیجه، به نظر فروید منشأ دین ناتوانی انسان در مقابله با نیروهای طبیعت در بیرون از خود و نیروهای غریزی درون خود است.
دین در مراحل اولیۀ تکامل انسان بوجود می آمد، یعنی هنگامی که بشر هنوز قادر به استفاده از خرد خود در مقابله با این نیروهای درونی و بیرونی نبود و می بایست یا این نیروها را سرکوب کند و یا به کمک نیروهای مؤثر دیگر، آنها را مهار کند. بدین طریق، بجای مقابلۀ عقلانی با آنها، از روش های مقابلۀ انفعالی و نیروهای هیجانی کمک گرفت. وظیفه این نیروها سرکوبی و به اختیار در آوردن نیروهایی است که بشر، قدرت مقابله منطقی و عقلانی با آنها را ندارد.
همچنین فروید بین مذهب و وسواس تقارن می دید و اعتقاد داشت آموزش های مذهبی مسئول بسیاری از بدبختی های روان آزرده وار است. برای فروید مذهب نشان دهندۀ بیماری است چون دستورات مذهبی و نفوذ اولیه مذهب باعث می شود ما به انگیخته های معینی وا پس روی کنیم. بنابراین، طبق نظریه فروید باور مذهبی و اعتقاد به خدا نه تنها غیر ضروری بلکه قطعاً غیر مفید است.
2-20-4- نظریۀ نو روان تحلیل گری
به اعتقاد یانگ دین به میزان قابل ملاحظه ای جنبۀ روان شناختی دارد و به همین علت نگرش پدیدار شناسانه به دین داشته و آن را از نقطۀ نظر تجربی مورد بررسی قرار می دهد. وی در کتاب خود تحت عنوان «روانشناسی و دین»، تأکید می ورزد که مبدأ و مبنای تحقیق وی اصول یک مسلک و دین خاص نیست، بلکه روانشناسی انسان دینی، یعنی انسانی است که بعضی عوامل را که در او و حالت عمومی او نفوذ می کند را دقیقاً مورد مراقبت و توجه قرار دهد. یانگ دین را یکی از قدیمی ترین و عمده ترین تظاهرات روح انسانی دانسته و اعتقاد داشت هرگونه روانشناسی که سر و کارش با ساختمان روانی شخصیت انسان باشد، لااقل نمی تواند این حقیقت را نادیده بگیرد که دین تنها یک پدیدۀ تاریخی و اجتماعی نیست، بلکه برای بسیاری از افراد بشر حکم یک مسئلۀ مهم شخصی را دارد. ادعا روانشناس یانگ این است که، آرکه تایپ ها[6]، یا مفاهیم کهن بصورت جهانی در فرهنگ ها و دوره های تاریخی رخ می دهد. آرکه تایپ ها، موضوعاتی هستند که بوسیلۀ تکرار شدن در زندگی نسل هایی که به دنبال هم آمده اند، در روان ما تثبیت شده اند و روشی برای تفسیر رویاها، هنر، اسطوره و دین فراهم می کنند. به نظر یانگ دین حالت خاص روح انسان است و از ضمیر ناهشیار انسان نشأت می گیرد. وی معتقد است که انسان می تواند آن قدرت برتر را که به صورت ناهشیار بر او حکم فرماست، به طرز هشیار بپذیرد. به عقیدۀ یانگ، کسی که تجربۀ دینی به او دست داده است صاحب گوهر گرانبهایی است. یعنی صاحب چیزی است که به زندگی معنا می بخشد، سرچشمۀ زندگی و زیبایی است و به جهان بشریت شکوه تازه ای می دهد. چنین تجربه ای اعتبار دارد و چنین کسی دارای آرامش و ایمان است. از دیدگاه یانگ میان روانشناسی تحلیلی و معنویت گرایی ارتباط وجود دارد. و آنها شبیه دو دریچه مختلف هستند. به نظر یانگ، انسان به منظور مواجهه با ناهشیاری به نگرش مذهبی نیاز دارد.
او به تخیلات آن در قالب رویا، اسطوره و مذهب علاقه داشت. او معتقد بود که خدا را از طریق درون و روان خود تجربه کرده است. و انسان ها برای یافتن قوانین الهی می بایست به درون خویش مراجعه کنند. یانگ روش جدیدی برای نگاه به مذهب یعنی روش تجربه کردن را ارائه کرد. از نظر یانگ تمامی بیمارانش در نیمه دوم زندگی خود واقعاً نمی توانند بهبود یابند، مگر آنکه یک نگرش مذهبی به هم زده باشند. مذهب به ما یک اسطوره جهانی ارائه می دهد و تکلیف، آن است که آن را شخصی ساخته و در خودمان محقق سازیم. نیازهای عمیق باعث افزایش شأن و مقام آدمی می شوند و ما بوسیلۀ بازگشت به خویشتنی به وسیله گفتگو درونی با خویشتنی می توانیم دربارۀ معنویت خویش آگاهی یابیم.
[1]- Gorsuch
[2]- Psychoanalysis
[3]- Illusion
[4]- Hallucinution
[5]- The Universal Obsessional Nevrosis of Humanity
[6]- Archetypes
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 90 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
توضیحات کامل :
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 39
رشته علمی حل اختلاف از دههی 1950 به موضوع کشمکش در تمامی سطوح ازروابط بین شخصی تا روابط درون دولت و بینالمللی میپردازد. همچنین، «حوزهی حل اختلاف رشتههایی آکادمیک شامل علم سیاسی، مطالعات بینالملل، روانشناسی، گفتوگو، جامعهشناسی، حقوق، انسانشناسی، مطالعات مدیریت، روابط صنعتی، و اقتصاد را دربردارد» (بریگ[1]،5:2008).
«حلاختلاف اصطلاحی مفهومی است که به حالتی اطلاق میشود که منابع ریشهدار کشمکش هدایت و حل میشود. یعنی رفتار و نگرشها دیگر خشونتبار نیست و ساختار کشمکش تغییر کرده است» (میال و همکاران،25:2005). این اصطلاح هم به فرایند رسیدن به این تغییرات و هم به مراحل تکمیل فرایند حلاختلاف اشاره میکند. دراین رشته مدلهای متنوعی برای شناخت علل وقوع کشمکش، طراحی و ارزیابی راهبردهای ممکن و بهکاررفتهی حلاختلاف عرضه میشود.
در کلیت، از دههی 1950 دو رویکرد عمده بر جریان اصلی سنت حلاختلاف مسلط شدند. یک دیدگاه با عنوان رفع اختلاف[2] شناخته میشود که در آن از ایده جامعهی بینالمللی دولتها[3]دفاع میشود که «در آن اصل سازمانبخش، نظم بینالمللی است که برمبنای هنجار عدممداخله محافظت میشود. هنجاری که ارزشهای چندگانه[4] را دربرابر سلطهی بیرونی حفظ میکند» (رامسبوتام و همکاران،396:2011). مفاهیم، روششناسیها و عملکردهای مربوط به رفع اختلاف گسترهای از دیپلماسی از طریق مذاکره و میانجیگری تا صورتهای متنوعی از همکاری نهادی را دربردارد.در آنها در عین حفظ نظم موجود، برای اجتماعات فضای لازم فراهم میشود که بتوانند به رسم و روش خود توسعه یابند. رفع اختلاف ظرفیتی اساسی برای مدیریت کشمکشهای عمیق اجتنابناپذیر دارد و سعی میکند کشمکشها را بدون خشونت رفع کند (همان). دیدگاه دیگر با عنوان دگرگونی(تبدیل) اختلاف[5] شناخته میشود. «این دیدگاه بر اساس ایدهی اجتماع جهانی نوخاسته میباشد که اصل سازمانبخش آن عدالت جهان میهن[6]است. عدالتی که ازطریق ساختارهای اصلاحشدهی حاکمیت جهانی[7]گستردش مییابد. دراین حالت، حاکمیت جهانی به نحو ترقیخواهانهای نسبتبه رفاهی که بهصورت محلی تعریفشده[8]توانمندتر محسوب میشود» (همان:397). اساسا تحلیلگران حوزهی حل اختلاف بر این مبنا از یکدیگر تفکیک شدهاند. «کشمکش بین این دو رویکرد در جدال اصول اخلاقی مبتنیبرجهانگرایی[9]و اجتماعگرایی[10]منعکس شده است» (همان).
در جریان اصلی حوزهی حل اختلاف، بخش قابلتوجهی از پژوهشها و پروژهها براساس نظریه بازی سازماندهی میشوند. نظریه بازی در مطالعه انواع گوناگونی از کشمکش ها به کار میرود. «بهلحاظ مفهومی اساسا نظریه بازی، یک تصمیمسازی تعاملی[11] است که در آن مجموعهای از افراد بازیکن است که مجموعه ی خاصی از مواردانتخاب دارند و منفعت[12] هر بازیکنی به کلیت انتخابهای دیگر بازیکنان بستگی دارد. هر بازیکنی بایستی انتخاب کند؛ هرچند که گاهی مواردانتخاب دیگران را نداند. هر بازیکنی بایستی افکار و اعمال احتمالی دیگران را درنظر گیرد، وجود و حضور دیگران را درک کند. این رویکرد بر این اساس است که هرچند افراد بازیکن مستقل و جدا از یکدیگر انتخاب میکنند؛ اما باز هم منفعتی که به آنها می رسد، کارکردی از مواردانتخاب تمام بازیکنان است. فرضیه فایده موردانتظار بهصورت گستردهای در حوزه نظریه بازی مورد پذیرفته و بهکار رفته است. این فرضیه اشاره میکند که وقتی بازیکنی درمورد برآیندهای دریافتی خود با عدمقطعیت روبرو میشود، وی برآیندهایی را ترجیح میدهد که حداکثر فایده مورد انتظار خود را فراهم کند» (یوسفی،2009: 50-49). درواقع، بنیان نظریه بازی برمبنای ایدهی انسان عقلانی و فایدهگرا است. «بازیکنان شاید یک نهاد یا یک گروه از مردم باشند که بهلحاظ اقتصادی عقلانی هستند. چنانکه بازی کنندگان می توانند برآیندها را ارزیابی کنند، مسیر منتهی به برآیندها را محاسبه کنند. درنهایت نیز کنشهایی را انتخاب میکنند که موردانتظارترین برآیند را فراهم کند» (موریس به نقل از یوسفی:50،2009). استراتژی مفهوم محوری دیگر در نظریه بازی است. «یک استراتژی همچنین منطقی از پیش تعیین شده است که به بازیکن می گوید کدام کنش در پاسخ به هر استراتژی احتمالی(ممکن) از سوی بازیکنان دیگر باید اتخاذ شود و کدام کنش بهتراست اتخاذ نشود. در بازی هر بازیکنی با دو یا بیش از دو استراتژی امکانپذیر روبرو میشود که از آن میان هر بازیکنی برمبنای استراتژی موردانتخاب خود و درجستجوی سطح حداکثری از رضایتمندی باید میان مواردانتخاب گزینش کند» (یوسفی:50،2009).
در حوزهی حل اختلاف برمبنای این اصول نظریه بازی تعدادی روششناسی از جمله، مدل نمودار برای حل اختلاف[13]، تحلیل تضاد[14]، نظریهی حرکات[15]، نظریهی حرکات فازی[16]، نظریهی نمایش[17]، تحلیل فرابازی[18]، تحلیل بازی متا[19] عرضه شده است (الموتیره،2007). در میان مدلهای مبتنیبرنظریهی بازی، «مدل نمودار برای حل اختلاف سادهترین و روشنترین رویکرد برای تحلیل کشمکش است» (همان:3). در این رویکرد نرم افزار خاصی با عنوان (GMCR II) بهعنوان «یک سیستم برای مدلسازی، طراحی و فهم کشمکشهای استراتژیک» طراحی شده است. همچنین این رویکرد و نرمافزار آن در حوزههای گوناگونی ازجمله «مدیریت محیطی[20]، مذاکرات مدیریت کار[21] و فعالیتهای حفظ صلح[22] به کار میرود (کِ[23]،2007). نرم افزار(GMCR II) براساس سه مفهوم محوری شامل تصمیم سازان یا تصمیم گیرندگان، موارد انتخابو ترجیحات[24]به کار میرود. در آن نیز راه حلهای خاصی از پیش فرض شده است که نرمافزار بنا به شرایط عملیترین و مفیدترین راه حل را عرضه میکند. در نسخهی جدید این نرمافزار نیز راه حلها بهصورت فازی محاسبه شده است. با این هدف که عدم قطعیت در شرایط لحاظ شود، قوت و ضعف راه حلها مشخص شود ( الموتیره،2007، کِ،2007). با این وجود، این مدل و نرم افزار بر بنیان نظریه بازی و فرض انتخاب عقلانی در جامعه و شرایط کموبیش پیشبینیپذیر صورتبندی میشود. بنابراین، برای دوران و جامعه موردنظر این رساله مناسب نخواهد بود.
به هرترتیب، جریان اصلی سنت حل اختلاف از نقطه نظرات گوناگون و رویکردهای مختلفی مورد انتقاد واقع شده است. در اینجا بهصورت مختصر به دیدگاههای منتقد پرداخته میشود:
نقد رئالیستها: «رئالیستها تمام بحثهای جریان اصلی حل اختلاف را بهعنوان اوتوپیایی و ایدئالیستی رد میکنند» (رامسبوتام و همکاران،399:2011). در این رابطه رامسبوتام و همکاران به دیدگاه دیوید شیرر[25] (1997) اشاره میکنند. از نظر وی، «راهبردهای حل اختلاف مبتنیبر میانجیگری و مذاکره برای جنگهایی مناسب هستند که بیش از تظلم براساس طمع افروخته شده باشند. یک فرمانروای ظالم در موقعیتی شورشی یا مافیایی مجرم که با انگیزههای اقتصادی هدایت میشود، بعید است که به حل اختلاف به وسیلهی توافق و مذاکره رهنمود بشود. درحقیقت جستجوی رفع اختلاف، میانجیگری و کمک انسانی میتواند کشمکش را طولانی کند و بر تقویت فرقههای متنوع تأثیر بگذارد. درواقع، صورت سنتی انتقادگرایی ایدئالیستی حل اختلاف سیاست بینالمللی را بهعنوان نبرد بین گروههای متعارض و آشتیناپذیر قلمداد میکند که در آن تنها راه نهایی قدرت و سرکوبگری محسوب میشود، و رویکردهای «قدرت نرم» حل اختلاف بهعنوان اموری بیفایده و خطرناک رد میشود» (همان:400).
[1] . Brigg, Morgan
[2] . Conflict settlement
[3] . International society of states
[4] . Plural
[5] . Conflict transformation
[6] . Cosmopolitan justice
[7] . Global governance
[8] . Locally defined welfare
[9] . Universalism
[10] . Communitarianism
[11] . Interactive decision making
[12] . Payoff (utility)
[13].The graph model for conflict resolution
[14].Conflict analysis
[15]. Theory of moves
[16]. Theory of fuzzy moves
[17]. Drama theory
[18].Hypergame analysis
[19] . Metagame analysis
[20]. Environmental management
[21]. Labor-management negotiations
[22]. Peace-keeping activities
[23]. Ke, Yi
[24] . Prefrences
[25] . David shearer
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فهرست مطالب.. ج
فهرست جدولها ج
فهرست تصاویر و نمودارها ج
فصل اول. 3
کلیات پژوهش... 3
1-1. مقدمه. 3
1-2. بیان مسئله. 3
1-3. اهداف پژوهش... 3
1-3-1. هدف کلی.. 3
1-3-2. اهدف فرعی.. 3
1-۴. پرسشهای پژوهش... 3
1-۴-1 پرسشاصلی.. 3
1-۴-2 پرسشهای فرعی.. 3
۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش... 3
1-5-1. مبانی نظری.. 3
1-5-2. مبانی عملی.. 3
1-۶. تعریفهای عملیاتی متغیرهای پژوهش... 3
1-۷. نوآوری پژوهش... 3
فصل دوم 3
مبانی نظری و پیشینه پژوهش... 3
2-1. مقدمه. 3
۲-۲ . مبانی نظری تحقیق.. 3
۲-2-1. مقدمه. 3
۲-2-2. سرفصل فرعی در مورد مبانی نظری تحقیق.. 3
۲-2-3. سرفصل فرعی در مورد مبانی عملی تحقیق.. 3
۲-3. پیشینه در داخل کشور. 3
۲-4. پیشینه در خارج از ایران. 3
2-5. جمع بندی.. 3
فصل سوم 3
روش پژوهش... 3
3-1. مقدمه. 3
۳-۲. روش پژوهش... 3
3-۳. جامعه پژوهش... 3
۳-۴. روش نمونهگیری و حجم نمونه. 3
3-5. ابزار گردآوری دادهها 3
3-6. روایی و پایایی.. 3
3-6-1. روایی یا اعتبار. 3
3-6-2. پایایی یا اعتماد 3
3-7. روش جمعآوری دادهها 3
3-8. روش تجزیه و تحلیل دادهها 3
فصل چهارم 3
یافتههای پژوهش... 3
4-1. مقدمه. 3
۴-۲. سرفصل. 3
فصل پنجم 3
بحث، نتیجهگیری و پیشنهادها 3
5-1. مقدمه. 3
۵-۲. پاسخ به پرسشهای پژوهش... 3
۵-۲-۱. پرسش نخست.. 3
۵-۲-۲. پرسش دوم 3
۵-۲-۳. پرسش سوم 3
۵-۳. نتیجهگیری.. 3
۵-۴. پیشنهادهای حاصل از پژوهش... 3
۵-۵. پیشنهاد برای پژوهشهای آتی.. 3
منابع. 3
پیوستها 3
پیوست الف... 3